170454426

قبل از پرسش از چرایی حجاب، باید پرسید حجاب چیست؟ حجاب، کنشی فردی است یا جمعی؟ آیا «تعریفِ حجاب»، تک بعدی است یا لایه های متنوعی دارد؟!

حجاب، از ابعاد فردی شروع می شود. مثلا افراد در هنگام نماز هم لازم است، پوششی متناسب با حضور به درگاه الهی داشته باشند. در فضای تشدید فردیت، علاوه بر اغراض متنوع آن، یکی از مفاهیمی که به صورت زیربنایی مورد تاخت و تاز قرار می گیرد، عمق روابط فی مابین «زن و مرد» است.

یکی از زیباترین نوع ارتباطات به تصویر کشیده شده در ادیان الهی بویژه در قرآن مجید، «رابطه زوجیت» است. زن و مرد در نظام خلقت، پیوندی از باب مودت و رحمت دارند، پیوندی که سایر ابعاد احکام زناشویی را در ذیل محوریت فرادستی خود، سامان می دهد.

در چنین نظام معنایی، زن و مرد در ارتباط با یکدیگر، معنای کمال زندگی را می یابند اما در فضای اومانیستی پس از غلبه فلسفه مادی، فرد در فردیت خود به دنبال خوشبختی، کمال و موفقیت بی نیاز از بقیه است.

تنومندی مردان، قدرت مادی و سیاسی و مانند آن از سویی و دلبری و برهنگی و دلفریبی و جذابیتی های شاخص جنسی زنان در سوی دیگر، صحنه ای از مقابله برای شکست طرف مقابل را ایجاد می کند.

زنی که با درایت و نرمی، حاکم بر دل مرد بود و مردی که با قدرت و مردانگی، حس لذت از نگهداری از لطافت همسرش را داشت، و دوتایی که به یکی شدن می رسیدند، دو موجود می شوند در دو طرف رینگ کشتی و به تدریج، عواملی همچون رسانه به این صحنه «دوئیت» در مقابل زوجیت، می دمد.

استاد شهید مرتضی مطهری درباره تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثلی لطیف می‌آورد: آنها را به آب و آتش تشبیه می‌کند، می‌گوید مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته‌ شود آب بر آتش غلبه می‌کند و آن را خاموش می‌سازد اما اگر حائل و حاجبی‌ میان آن دو برقرار شود مثل اینکه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند، آن وقت است که آتش، آب را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد، اندک اندک او را گرم می‌کند و احیانا جوشش و غلیان در او به وجود می‌آورد تا آنجا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می‌سازد.

بر همین اساس تکاپوی زنان برای دلربایی به هر رقم و مردان برای کسب قدرت و لوازم اثباتش به هر راه، افزوده می شود و در این بازار سیاه، چرخ اقتصاد نظام سرمایه داری به شکلی پیچیده با شعار آزادی، می چرخد.

حجاب، ابزاری برای حفظ این نظام زوجیت عالم است و بدون آن، اتفاقا وحدت زن و مرد، لطمه خورده و دوگانگی ایجاد شده و تعادل طرفین در اجتماع و خانه، مخدوش می شود. بسیاری از روابط خاص جدید، در عدم یگانگی زوجین، تعادل روحی و روانی بشر را بر هم می زند.

لذا مهمترین پنجره پرداختن به حجاب، «پنجره زوجیت» است، پنجره ای که در انواع مباحثات اجتماعی و فرهنگی و قانونی، کمتر به آن توجه شده است.